تقريبا از يک و نيم ماه بدينسو حکومت پاکستان يک سلسله حملات راکتي را بر
حريم پاک ميهن عزيز ما به راه انداخته است، در سلسله اين حملات تا کنون
صدها راکت مختلف النوع را بر مناطق سرحدی ولايات کنر، ننگرهار و پکتيکا
شليک کرده اند که منجر به شهادت و زخمی شدن ده ها تن از هموطنان عزيز ما
گرديده و صدها تن ديگر را مجبور به ترک خانه های شان کرده است.
اما با تأسف فراوان که دولت مزدور کابل با وجود اينکه پاکستان را يگانه
دشمن خود بر روى زمين معرفی می کند، در جواب اين تجاوز بى شرمانه تا کنون
هيچ کدام عکس العمل قاطع وجدی را نشان نداده است، بلکه کرزى مزدور با
بيانيه اخيرش پاکستان را تشويق به حملات مزيد کرد. او گفت: من هرگز به
قواى خود اجازه نمي دهم که برخلاف پاکستان حملات بالمثل را انجام دهد!!!
پارلمان ... هم در اين رابطه در جلسه اخيرشان يک بار ديگر آبرو و عزت ما
را در انظار مردم جهان با خاک يکسان کردند، در اين وقت حساس و درجلسه
منقعد شده به رابطه همين موضوع حساس آنها يک پارچه تمثيلی را که حکايت از
زد وخورد، سب و دشنام دختران .. را می کرد به جهانيان عرضه کردند!! که
لعنت ...
و طرف ديگر قواى تجاوزگر ناتو مستقر در افغانستان هم در اين رابطه تقريبا
خاموشی را اختيار کرده و کدام عکس العمل مفيد را نشان نداده است، درحاليکه
به گفته جنرال رحيم وردک د فاع از حريم افغانستان در همچو حالات يکى از
وظايف عمده و مهم ناتو مي باشد.
يک سوال مهم که در اذهان اکثريت مردم افغانستان مي گردد، اين است که کدام اهداف در ماوراى حملات بى شرمانه پاکستان وجود دارد؟
بخش اعظم تحليلگران سياسی بر اين عقيده هستند که اين حملات در حقيقت يک
توطئه آمريکا با موافقت مزدوران پاکستانی وافغانی شان است که توسط آن مي
خواهند تا افکار عامه ملت غيور ما را در حمايت از وجود دايمی شان در
افغانستان جلب نمايند.
برخی دلايل که دال به اين گونه توطئه است، به قرار ذيل مي باشد:
١- با وجود تيرگى روابط بين آمريکا و پاکستان و موجوديت قواى بيش از چهل و
دو کشور بزرگ جهان در افغانستان، هيچگاه پاکستان نمي تواند که بدون دستور
از سوی آمريکا دست به همچو تجاوز آشکار بزند.
٢- عکس العمل عادى و عارى از عمل قاطع وجدی از سوی دولت مزدور کابل با
وجود اينکه در ترکيب اين حکومت بدنام اکثريت مردماني هستند که سالهاى
متمادى به ضد پاکستان لاف و شاف مي زدند، مثل کمونيستهاى سابقه، لافوككاى
شوراى نظار و دست ليساى مزاری که از سالها بدينسو هزاران هموطن بى خبر ما
را علیه طالبان مى جنگانند، به دليل اينکه طالبان در خفا براى پاکستان کار
مي کنند و حالا که پاکستان به صورت علنى و در پرتو حکومت همين ها تجاوز
کردند، در مقابل همچو تجاوز خاموشي اين افراد دلالت بر اين ميکند که در
پشت اين حملات دسيسه هاى ديگرى وجود دارد.
٣- اظهارات ضعيف جنرال وردک در کابل و جنرال امين الله امرخيل در منطقه
مربوطه در ضمن شکايت از قواى ناتو به مردم وانمود ساخت که گويا دولت کابل
بدون همکاري ناتو نمي تواند مانع از حملات پاکستان شود.
با در نظر داشت همه اين دلايل مي توانيم که پلان اين دسيسه آمريکا را چنين تخمين کنيم:
آمريکا از يک سو به غلام پاکستاني خود دستور حمله بر خاک افغانستان داده
است و از جانب ديگر برده هاى افغاني خود را از اظهار هر نوع عکس العمل هاى
جدي و قاطع منع نموده است.
و در عين حال به جنرال وردک در کابل و جنرال امرخيل کلانترين قوماندان
دولت در منطقه دستور داده که هر دو اينها به نوبه خود بايد اظهاراتى را
عنوان کند که بر ضعف و ناتوانى دولت دلالت کند و همچنان احتياج دولت
افغانستان را به قواى پيمان ناتو در راه دفاع از خود وانمود سازد، تا در
نتيجه همه اين کوشش ها و چالش ها، افغانها خود بخود به ایجاد پايگاهاى
دايمى براى آمريکا قناعت کند.
همچنان در پهلوى دسيسه مذکور، آمريکا قصد دارد که توسط اين حملات پاکستان
تا حدې بتواند مانع پيشرفت حملات شديد و روبه گسترش سريع طالبان شود زيرا
پس از اين حملات پاکستانى، خود بخود توجه مردم از تجاوز آمريکا به تجاوز
پاکستان بر مي گردد و تا حدى شايد از همکارى آنها، البته به زعم آمريکا،
با طالبان کاسته خواهد شد.
در مجموع بايد گفته شود که در پشت اين حملات پاکستان، دسيسه هاى گوناگون
دشمنان داخلي، خارجى و منقطوی ما پنهان است که بيان کردن همه آنها در يک
مقاله، ناممکن مي باشد.
حالا برمي گرديم به اصل موضوع که چرا طالبان در مقابل اين تجاوز پاکستان
خاموش هستند و هيچ عکس العملی را از خود نشان نمى دهند؟! در حاليکه در
همچو موارد توقع اکثريت ملت ما از طالبان ميباشد، زيرا که آنها هستند که
فعلا پرچم حريت وآزادی کشور را با کمال شهامت و شجاعت بر افراشته اند و در
اين راه از هيچ نوع قربانی جانى و مالى دريغ نمى ورزند!
جواب سوال مذکور اينست که طالبان هيچگاه در برابر تجاوز پاکستان بى تفاوت
نمانده اند بلکه آنها در مقابل پاکستان از ده سال بدينسو جهاد را اعلان
نموده اند.
شايد همه به ياد داشته باشد که در سال ٢٠٠١ميلادی، بعد از حملات صليب شکن
يازده سپتامبر، رئيس جمهور وقت آمريکا، جورج بوش به پاکستان هشدار داد که
راه سوم نداری، لازم است که يا از ما حمايت کنی و يا از ترورست هاى همجوار
خود (طالبان)!
در پاسخ به اين هشدار رئيس جمهور وقت پاکستان، جنرال مشرف بسيار به عجله و
باکمال بى غيرتى حمايت خود را از آمريکا اعلام نمود و گفت: ما در راه
مبارزه با تروريزم آماده هر نوع همکاري مي باشيم و عملا زمين و فضاى خود
را در اختيار آمريکا عليه افغانستان گذاشت، که تا حالا آمريکا از بعضى
پايگاه هاى هوايی آنها استفاده مي کند.
در جواب اينها، طالبان در حدود يک و نيم هزار علماء کرام را از مناطق
مختلف کشور در قندهار در ضمن يک گردهمايي بزرگ جمع کردند که تمام آنها
متحدانه به يک صدا و یک آواز در مقابل آمريکا و به شمول پاکستان، هر آن
کشوری که آمریکا را در راه تجاوز بر میهن عزیز ما همکاری کند، اعلان جهاد
کردند.
از همین روز طالبان در مقابل پاکستان جهاد خود را اعلان و آغاز نموده اند
و تا امروز دوام دارد، که در این راستا خسارات سنگينى وارد شده به پاکستان.
خساراتی که در طول ده سال گذشته از سوی طالبان به قوای پاکستانی وارد شده
است، شاید امثال آن در تاریخ پاکستان بسیار کم و یا اصلا وجود نداشته باشد
که فقط اشاره کردن به آن از طاقت این مقاله خارج می باشد. اگر کسی می
خواهد که به چشم سر خود نمونه های این خسارات را ببیند، لطفا در اینترنت
در بخش یوتوب به عنوان وزیرستان و یا طالبان پاکستان جستجو نماید و ده ها
افلامی را مشاهده کند که مملو از تصاویر مرده های فوج پاکستان می باشد.
همچنان طالبان هم متحمل مشکلات زيادى از طرف پاکستان شده که شايد آن قدر مشکلات را از آمريکا نديده باشد.
به همگى آشکار است که اکثريت قوماندانان اسير طالبان از طرف حکومت پاکستان گرفتار شده و بعدا به آمريکا تسليم داده شده اند.
درينجا شايد کسى بگويد که طبق مشاهده حملات ضد پاکستان را طالبان پاکستاني انجام مي دهد نه طالبان افغانى؟!
در جواب مي گوييم که طالبان پاکستان هميشه در گفتنيهاى خود به صراحت مي
گويند که آنها پيرو و تحت قومانده عاليقدر امير المؤمنين ملا محمد مجاهد
هستند و هرگز خود را از طالبان افغانى جدا و مستقل نمې پندارد.
در اين رابطه مي توانيد در يوتوب در فلم کشتن کرنل امام سخنان حکيم الله
محسود بارزترين فرمانده طالبان پاکستانى را بشنويد و مشاهده کنيد.
و در مقابل طالبان افغانى هم هيچگاه طالبان پاکستانى را از خود جدا نپنداشته و نه از آنها اظهار کدام نا خرسندي کرده اند.
به طور خلاصه ميگوييم که طالبان پاکستان و طالبان افغاني همگي متحدانه تحت
فرماندهي عاليقدر امير المؤمنين ملا محمد عمر مجاهد ميباشند که بعضى از
آنها در پاکستان و بعضى در افغانستان مصروف جهاد عليه متجاوزين صليبي
هستند.
شاید کسی دیگری بگوید که صحیح است این را قبول کردیم که طالبان در مقابل
پاکستان بی تفاوت نمانده اند و عملا علیه آنان مصروف و سرگرم جهاد اند،
لیکن می بایست که راجع به تقبیح و محکوم نمودن حملات جدید پاکستان اقلا یک
اعلامیه را می کشید!
در جواب میگوییم که برای همگی دوستان و دشمنان طالبان آشکار و هویدا است
که طالبان همیشه عمل کردن را به سخن زدن ترجیح داده است و کوشیده اند که
کار را به گفتار و شعار مقدم کنند، و به خصوص در اظهارات خود علیه پاکستان
از بسیار احتیاط کار میگرند برای اینکه از یک طرف حیات، آبرو و عزت
مهاجرین افغانی مقیم پاکستان را که بالغ به صدها هزار تن می باشد، نگهداری
کنند و با خطر مواجه نکنند و از سوی دیگر جلو دسیسهای دشمنان اسلام را
بگیرند که شب و روز را یکی کرده اند و می کوشند تا در بین این دو ملت
همجوار و مسلمان تفرقه اندازند و آنها را علیه یکدیگر مصروف سازند.
تمام افغانها و به خصوص مهاجرين افغان مقيم پاکستان هرگز بايد این نیکی
طالبان را فراموش نکنند که در ده سال جنگ با پاکستان از کمال حکمت و تدبير
کار گرفته اند که از یک سو توانسته اند که به دشمن خود (پاکستان) ضربه
وارد کنند و از آنها انتقام خود را بگیرند و از طرف ديگر با اجتناب از
بیانیه های ناسنجیده و بی مورد آبرو و عزت مهاجرین خود را حفظ کرده اند.
وخوشبختانه که ملت پاکستان دولت کابل را مثل حکومت خود شان يک دولت مزدور
وتحميل شده عليه افغان ها تلقي مي کند و اگر چنين نمى بود به سبب اظهارات
غير معقول دولتمردان کابل شايد امروز مهاجرين افغان دچار مشکلات فراونى مي
بودند.
در مجموع می گوییم که کار کردن مهم است نه شعار دادن و باید از آن سلسله
شعارها خود داري شود که اضرارش نسبت به منافع زياد مي باشد و اگر تنها به
شعار هاى پر شروشور چيزى مى شد، حالا دولت کابل پيشرفته ترين حکومت در روى
زمين مى بود و از چهار ايالت پاکستان حتما به عنوان چهار ولايت افغانستان
ياد مى شد.
سخن را می گنجانيم و بطور خلاصه مي گوييم که طالبان در برابر تجاوزات
پاکستان بى تفاوت و خاموش نيستند، بلکه از ده سال بدينسو هر روز و شب عليه
پاکستان و تمام متجاوزين مصروف مبارزه و جهاد هستند و اينک به نصرت الله
متعال و همکاري همه جانبه ملت غيور ما و با دادن قربانيهاى بى دريغ نزديک
هستند که به سرکردگي آمريکا مغرور به شمول پاکستان خائن تمام متجاوزين را
که بر عليه دين، ناموس و ميهن عزيز ما يورش آورده اند، به زانو در آورند.
در نهايت از آن عده هموطنان عزيز ما که تا حالا نزدشان بعض شکوک و شبهات
بر عليه طالبان فرزندان اصيل اين ميهن وجود داشت، تقاضا مي کنيم که ديگر
دشمنان اسلام و افغانستان را اجازه ندهيد که با تبلیغات دروغين و زهرآگين
خود ميان شما و طالبان فرزندان اصيل اين ميهن فاصله را ايجاد کنند، حالا
شايد شما دشمنان اصلي و جعلي پاکستان را شناخته باشيد، بيائيد که به حقايق
اعتراف کنيم و همه باهم با اخلاص نيت و کمال صداقت و روحيه برادری ملي و
اسلامي روى دشمنان دروغين پاکستان را سياه کنيم و هرچه زودتر تحت قيادت
دليرانه و مدبرانه عاليقدر امير المؤمنين به طرف سنگرهاى گرم و داغ جهاد
بشتابيم و به شمول پاکستان به همه يورشيان خونخوار جهان جواب دندان شکن
دهيم تا که در اين رابطه مسؤليت ايماني و وجداني خود را ادا کنيم و از
شرمساري و خجالت دنيا و آخرت خود را نجات دهيم.
به اميد افغانستان آزاد سربلند و داراى نظام عادل اسلام.
نويسنده: هادی حسینی